|
|
|
|
              
|
شماره
6 : 17 آبان 82
در
كنار شما دست
گنجينه مهر و هنر است
خواه
بر پرده ساز ، خواه در گردن دوست خواه
بر چهره نقش ، خواه بر دنده چرخ خواه
بر دسته داس خواه
در ياري نابينايي ، خواه در ساختن فردايي ! آنچه
آتش به دلم مي زند اينك هر
دم سرنوشت بشرست داده
با تلخي غم هاي دگر دست به هم ! بار
اين درد و دريغ است كه ما تيرهامان
به هدف نيك رسيده است ولي
، دست هامان نرسيده است به هم !
در روزهاي مبارك رمضان با صداي گرم و
اميدوار باز به سراغتان آمديم و با آنكه نشريه
مورد استقبال شما عزيزان قرار گرفته ، ولي
هميشه مهمترين مشكل نشريات ، مساله
اعتمادسازي و امكان برقراري ارتباط بيشتر و
بهتر با مخاطب مي‌باشد.
و ما نيز تا حالا كه موفق به چاپ شماره ششم
شديم ، سعي كرديم ثابت كنيم كه امين شما هستيم
و همچنين ثابت كنيم كه از حد حرف فراتر مي رويم
و عمل را در كارهايمان شفاف مي سازيم و بي
مهابا اعلام مي داريم كه تمام بخش‌هاي نشريه
ما طبق نظريات شما عزيزان مي باشد، باشد كه ما
را بيش از پيش ياري كنيد./لادن مباركي/ عزيزان
دوباره ميهمان دل هاي پرمهرتان مي شويم وهمان
طور كه خانم سردبير گفتند از لطف و استقبال
گرمتان از « هم آوا » بخصوص در مورد شماره قبلي
كه ما را شرمنده خويش ساختيد تشكر مي كنيم
وهمچنين از آنجا كه به علت تيراژ كم نشريه ،
تعدادي از دوستان مجبور شدند خودشان از نشريه
كپي تهيه فرمايند از آنها
پوزش مي طلبم./سجاد نيكنام / گزارش
انتخابات انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه
اروميه ×
لطفاً بيوگرافي كامل خود را بفرمائيد. ـ
بنده بهروز اسكندرپور دانشجوي رشته دامپروري
ورودي 79 و اهل شهرستان بيله سوار مغان از
توابع استان اردبيل مي‌باشم. يكسال
عضو عادي انجمن بودم. سال پيش با ائتلاف قاصدك
در انتخابات انجمن اسلامي شركت كردم و
توانستم به همراه ديگر هم ائتلافي‌هايمان
راي بياورم و بعد از انتخابات در اولين جلسه
شوراي عمومي دانشكده بعنوان دبير دانشكده
كشاورزي انتخاب شوم. ×
به چه دليل انتخابات در دانشكده كشاورزي نسبت
به ديگر دانشكده ها با تاخير
برگزار مي شود؟ ـ
با توجه به حساسيت انتخابات، شوراي نظارت بر
انتخابات تصميم گرفت كه انتخابات را در 2 دوره
برگزار كند و بدليل اينكه انتخابات دانشكده
كشاورزي هر ساله با شكوه تر و تعداد آراء
بيشتر از ساير دانشكده ها مي شد، تصميم گرفتيم
كه ابتدا انتخابات دانشكده هاي فني ،علوم و
دامپزشكي را برگزار كنيم و فرصت بيشتري براي
ثبت نام و تبليغات به دانشكده هاي كشاورزي و
ادبيات داديم تا انتخابات سالم و با شكوه تري
نسبت به سالهاي پيش داشته باشيم. ×
لطفاً در مورد تعيين
صلاحيت كانديداها بفرماييد كه به چه شكلي
انجام مي گيرد. ـ
تعيين صلاحيت كانديداها توسط شوراي نظارت و
برگزاري انتخابات انجام مي گيرد كه از سوي
شوراي عمومي انجمن اسلامي كه برگزيده و
انتخاب شده دانشجويان هستند و طبق اساسنامه
انجمن اسلامي اين شورا كار صلاحيت و نظارت بر
انتخابات را دارد و امسال ما در تعيين صلاحيت
سعي كرديم كه بيشتر مصلحت تشكيلات را در نظر
بگيريم تا كساني كه واقعاً مي‌توانند براي
انجمن اسلامي مفيد واقع شوند، صلاحيت بگيرند. ×
آيا استقبال
نكردن دانشجويان
از انتخابات انجمن اسلامي دليل بر دلسرد
شدن آنها از انجمن اسلامي است ؟ ـ
جامعه ما در شرايط فعلي دچار يك نوع ركود،
دلزدگي يا سرخوردگي سياسي شده است كه نمونه آن
در انتخابات شوراها مشاهده شد ، دانشگاه و
دانشجو نيز بعنوان جزئي از جامعه هميشه متاثر
از جو حاكم بر آن بوده و هست و با اينكه
دانشجويان دانشگاههاي سراسر كشور وهمچنين
دانشگاه اروميه نيز از اين قاعده مستثني نيست
اما انتخابات هفته پيش انجمن اسلامي كه در 3
دانشكده برگزار شد، نشان داد كه همچنان
دانشجويان انجمن اسلامي را بعنوان جايگاهي
براي انعكاس مطالبات به حق خويش مي دانند و در
اين ميان انجمن اسلامي كار دشواري را در قبال
اعتماد دانشجويان خواهد داشت. ×
براي پيشبرد اهداف بزرگترين تشكل دانشجويي(
انجمن اسلامي ) چه راهكارهايي پيشنهاد مي
كنيد؟ ـ
انجمن اسلامي متعلق به همه دانشجويان است و
گردانندگان آن وظيفه مهم و سرنوشت سازي دارند.
با توجه به اينكه انجمن اسلامي تنها تشكل
دانشجويي فعال است كه به نقد قدرت مي پردازد و
بايد هميشه روح آرمانگرا و عدالت جويانه خود
را حفظ كرده و به دوري از قدرت ادامه دهد و هيچ
وقت بازوي جناحهاي سياسي كشور نشود و در اين
ميان انجمن اسلامي نياز به افرادي با شعور و
با منطق دارد كه هيچ موقع از احساسات پاك
دانشجويان سوء استفاده نكرده و با يكسري
افكار راديكالي باعث ضربه زدن به دانشگاه و
منزوي كردن دانشجويان نشوند و باعث دادن
هزينه هاي بيهوده دانشجويان نگردند. به نظر
بنده بهترين راهكار براي تحقق اهداف انجمن
اسلامي فرهنگ سازي در دانشگاه است و تا
موقعيكه ما دانشجويان به آن حد از فرهنگ
دانشجويي نرسيم خواسته هاي ما مبني بر ايجاد
دموكراسي و آزادي، عملي نخواهد بود. ×
از آخرين وضعيت انتخابات چه خبر، استقبال در
كدام دانشكده بيشتر بود؟ ـ
همانطوريكه مي دانيد انتخابات روز دوشنبه
12/8/82 در دانشكده هاي علوم، دامپزشكي و فني با
صحت و سلامت، بدون هيچ گونه مشكلي برگزار
گرديد كه از هر دانشكده 7 نفر بعنوان شوراي
عمومي و 3 نفر نيز بعنوان عضو علي البدل انتخاب
شدند و به طور كلي استقبال در تمام دانشكده ها
خوب بوده ولي از لحاظ تعداد آرا، آراي دانشكده
فني بيشتر بود. ضمناً ثبت نام دانشكده‌هاي
كشاورزي و ادبيات تا روز شنبه 17/8/82 ادامه
خواهد داشت و به احتمال زياد انتخابات اين دو
دانشكده روز چهارشنبه 21/8/82
برگزار خواهد شد./يداله رنجبر/ شماره
7 : 24 آبان 82
در
كنار شما
تئوري لياقت متعلق به گذشته يكي از
استادان ايراني است كه آنرا از پدر مرحوم
خواربار فروششان دارند. استاد مي‌گويند كه :
روزي در دوران دبيرستان معدل پاييني آوردم
وقتي پدرم ديد گفت : نگران نباش لياقت تو همين
بوده. سال بعد تلاش كردم و معدل بالايي آوردم
پدر آن موقع باز گفت لياقت تو همين است به او
گفتم سال گذشته هم اين را گفتيد. گفت : لياقت هر
كس در هر زمان همان است كه هست. پس
بعد آن اين را سر لوحه خود قرار دادم و تلاش
كردم تا لياقت خود را ثابت كنم. ما
هم آوايي ها نيز روز به روز تلاشمان را بيشتر و
بيشتر مي‌كنيم تا لياقتمان را با خريد بيشتر
شما و اعتماد و تمجيد و البته انتقاداتتان
ثابت كنيم. دست
در دست كسي، يعني : پيوند دو جان! دست
در دست كسي، يعني : پيوند دو عشق! دست در
دست كسي داري اگر، داني دست
چه
سخنها كه بيان مي كند از دوست به دوست! وه
چه نيروي شگفت انگيزي است دستهايي
كه به هم پيوسته است! به
يقين، هر كه به هر جاي، در آيد ز پاي دست
هايش بسته است!/ لادن مباركي/ زبس
باشد دورنگي كار ايام نديده كس از اين دنيا دمي
كام گهي
در زير تيغت مي‌نشاند گه‌ازصهباي مهرت ميدهد
جام در
آغاز سخن ، شهادت يگانه حاكم عدالتخواه و
پرچمدار مبارزه با تحجر را به تمامي شما
دوستان تسليت عرض نموده و آرزو مي كنم در
ايران عزيزمان نيز، عدالتي را كه آن حضرت
تاكيد داشتند ، سرانجام روزي نظاره گر باشيم و
عدالتخواهي را از شعار به سوي عمل هدايت
نمائيم . عزيزان
چند هفته‌اي كه «هم‌آوا» با تمام كم و كاستي‌ها
در كنار شما بود، لطف بي‌پايان شما چه در مورد
استقبال از نشريه و چه در مورد ابراز
پيشنهادات و انتقاداتتان، ما را برآن داشت كه
تغييراتي را در نشريه اعمال كنيم كه از شماره‌هاي
آينده به وضوح شاهد آن خواهيد بود. اما در اين
منوال لازم مي‌دانم به چند نكته براي روشن
شدن اذهان برخي از دوستان اشاره كنم تا
بدينوسيله موجبات اتحاد قلبي بيش از پيش «هم‌آوا»
با شما را فراهم سازم : 1ـ
ما با شعار «دانستن و انديشيدن حق دانشجوست»
قدم در اين كارزار نهاديم تا در وهله اول به
شعار «دانستن» كه همانا لازمه آن خبررساني به
موقع و صحيح است برسيم و در مرحله بعدي به شعار
«انديشيدن» كه شما را به تامل و تفكر در مورد
مسائل روز ميهن دعوت مي‌نمايد نزديك شويم و
در نهايت هم از «حق دانشجويي» خويش كه همانا
ابراز عقيده است دفاع نمائيم. لذا از دوستاني
كه دانسته يا ندانسته «هم‌آوا» را به جناحهاي
دولتي نسبت مي‌دهند تقاضا دارم كه «هم‌آوا»
را بعنوان نشريه جريان سوم (جنبش دانشجويي)
باور داشته باشند و انتقادات ما از يك جناح
دولتي را به منزله قرار گرفتن در جبهه مقابل
تلقي ننمايند. اخيراً هم با كمال تعجب شايعه
شده بود كه «هم‌آوا» سلطنت طلب است . 2ـ
بسياري از دوستان در تماس با عضاي نشريه،
درستي يا نادرستي خبر وام دانشجويي براي
دانشجويان شبانه را جويا شده بودند كه
بدينوسيله اعلام مي‌كنم كه اين خبر كاملاً
صحت داشته و طبق آخرين خبر، بانك هاي ملي و
صادرات به محض دريافت بودجه تعيين شده، به
صورت يكجانبه و البته با هماهنگي دانشگاه،
اقدام به پرداخت اين وام‌ها خواهند كرد. 3ـ
به احتمال زياد «هم‌آوا» از شماره آينده در 8
صفحه منتشر خواهد شد، چون افزايش خوانندگان
نشريه كه جاي بسي خوشحالي دارد، ما را از
ارائه نشريه به همه دوستان ناتوان ساخته، لذا
كاهش صفحات در راستاي بالا بردن تيراژ نشريه
ضروري به نظر مي‌رسد و اين در حالي است كه
امور نشريات دانشگاه به شدت با افزايش تيراژ
نشريه مخالفت مي‌ورزد و از ارائه بن چاپ
بيشتر سر باز مي زند . 4ـ
تعدادي از هيئت تحريريه «هم‌آوا» و البته خود
بنده كانديداي انتخابات انجمن اسلامي
دانشكده كشاورزي شديم كه در صورت تائيد
صلاحيت، بزودي شاهد تبليغات ائتلاف «هم‌آوا»
نيز خواهيد بود و صدالبته كه با شركت خود در
اين انتخابات و راي خويش به ائتلاف «هم‌آوا»،
بيش از پيش ما را مديون خويش خواهيد ساخت./سجاد
نيكنام/ عشق
تقدسي كه به فراموشي سپرده شد !! آري
آغاز ، دوست داشتن است
گرچه
پايان راه ناپيداست من
به پايان دگر نينديشم كه
همين دوست داشتن زيباست سخنم
را با دو بيت از فروغ فرخزاد آغاز مي كنم تا
شايد به اين بهانه واقعيت‌هايي كه در ايران
امروز و بخصوص در جامعه دانشگاهي ، رواج پيدا
كرده را با شما در ميان بگذارم ، واقعيت هايي
كه بي شك بسياري از شما با آن روبرو شده ايد و
يا به همين زودي ها با آن روبرو خواهيد شد و در
همين زمينه سعي خواهم كرد كه با نكاتي چند ،
دلايل گرايش ايرانيان به تاريخ كهنشان را
براي شما برشمارم : 1ـ
اگر تا ديروز هنر نزد ايرانيان بود ، از امروز
تقلب نزد ايرانيان است . تا ديروز ايراني با
عشق به هنر، دست به خلق شاهكاري مي زد كه
جهانيان را به تحسين وا مي داشت ، اما امروز كه
عشق از تاروپود هنر ايرانيان رخت بربسته ، اين
بي احساسي و تقلب است كه جانشين روح هنرجوي
ايراني شده است . 2ـ
اگر تا ديروز عشق به غيرت و مردانگي، در قلب
پهلواناني چون تختي جاي گرفته بود ، امروز عشق
به جوانمردي قرباني پول و سياست شده است . تا
ديروز غيرت ايراني حماسه ملبورن را خلق مي كرد
اما امروز فوتبال سياسي شده و به خاطر برخي
سياسي بازي ها ، با بهانه دادن به دست بيگانه
ها و زير سوال بردن سرافرازي ايران ، بهتر است
ديگر در ايران فوتبالي برگزار نشود تا مبادا
… . 3ـ
اگر تا ديروز عشق به ميهن، مصدق‌ها را با
كودتا روبرو مي ساخت ، امروز عشق به ماديات و
تخت رياست ، آقازاده ها را بر تخت ثروت مي
نشاند . تا ديروز وطن پرستي ، بابك ها را براي
ايران به ارمغان مي آورد اما امروز برخي بي
كفايتي ها ، از دست دادن خزر و جزاير سه گانه
را به دنبال خواهد داشت. 4ـ
اگر تا ديروز عشق براي فرهاد و شيرين تقدسي
آسماني داشت ، امروز مرگ عشق بر آسمان ايران
سايه افكنده است . تا ديروز عاشق و معشوق
خوشبختي را فقط براي ديگري آرزو مي‌كردند
اما امروز عشق بهانه اي شده براي رسيدن به
خواسته هاي خويش . بيائيد
عشق را ديگر قرباني نكنيم و هر چيزي رابه خاطر
خودش دوست بداريم./سجاد نيكنام/ پيراهن
يوسف و تاوان جواني احمد
باطبي را دوبار ديده ام. يكبار بصورت عكس و
همين ديروز به شكل زنده. براي چند لحظه،
استوار اما تكيده و محزون به پشت تريبون آمد،
تشكركرد و رفت. و من، با وجود اينكه مي دانستم
آدم زنده با عكسش خيلي فرق دارد ازديدن او و
اين همه تفاوت به وحشت افتادم. درست است كه پنج
سال از آن عكس كذايي گذشته و آدم، هر آدمي
دستخوش تحول است و زمان پذير. اما بايد احمد
باطبي را ببيني تا تفاوت اشكال متعدد گذر زمان
را بفهمي. زمان آدم آزاد و آدم زنداني يك جور
نمي‌گذرد و تأثير آن بر تار و پود جان و روح
يكي نيست. اين را نيز مي دانستم. پدرم در سال 51
كه به زندان رفت، چهل ساله بود و مثل همه چهل
ساله‌ها، سرحال و محكم و مشكين مو. يك سال و
نيم بعد برگشت، با حال
و روز
يك مرد 60 ساله. همان اندك مويي كه داشت يك
دست سفيد، باد كرده، عضلات صورت همه افتاده با
حلقه اي سياه بر دور چشمان محزونش. جوري شبيه
احمد باطبي در همين ديروز و من همانجا فهميدم
كه آدم ها بر دونوعند: قبل از حبس و پس از آن.
راستي باطبي‌ها در زندان چه مي كنند؟ در اين
سال ها كه برجواني آنان گذشته
است ، چه كرده اند؟ درست است كه در زندان
قرار نيست حلوا پخش كنند. آدم را براي خوش
گذراني كه به حبس نمي فرستند. آدم را به زندان
مي فرستند تا فكر كند و بفهمد كه دنيا دست
كيست؟ بفهمد كه همه جا، همه چيز را نمي شود
گفت. هر چيزي كه به دستش افتاد را نبايد علم
كند. دانشجو كارش تحصيل علم است و فن، نه دخالت
در كار بزرگترها. اما
اين حرف ها را باطبي ها نمي‌دانستند. اين
نبايد ها را كه نفهميده بودند. براي فهم اين
حرف ها آدم بايدسن و سالي داشته باشد و چند دست
پيراهن پاره كرده باشد. چه پيراهن خود را چه،
مال ديگران را. آنها هم طرف جواني را گرفتند و
مثل همه هم سن و سال هاي خود احساساتي و بي عقل.
در آن محشر كبرا، از خود بيخود شدند و حالا
دارند درخلوت حبس، تاوان جواني شان را مي‌پردازند.
در اين سال ها كه در دارالتأديب معتكف شده
اند، حتماً آموخته اند كه گوشهايشان را
بگيرند، براي فهم اين درس ها چهارده سال لازم
نيست. باطبي ها را رهاكنيد: آنها قول مي‌دهند
منبعد هرجا كه شلوغ بود، راهشان را كج كنند و
بروند. قول مي‌دهند كه ديگر گرد هيچ طيف و
طايفه‌اي نگردند./سوسن شريعتي/ عشق
چيست ؟
عشق
در همه جوامع بطور يكسان تعريف نمي شود. در يك
طرف، جوامعي قرار دارند كه جذابيت عشقي را
نابهنجاري يا مصيبت تلقي مي كنند. در طرف
ديگر، جوامعي قرار دارند كه ازدواج بدون عشق
را ديوانگي مي دانند. جامعه امريكاي شمالي
تمايل دارد كه به عشق اهميت دهد.
در
ژاپن و چين، سعي بر اين است كه عشق را پديده اي
بيهوده و زايد به حساب آورند ولي متخصصان علوم
انساني، در تعريف عشق، به صورتي كه مورد قبول
همه باشد، توافق ندارند. برخي آن را واكنش
فيزيولوژيك و بعضي واكنش شيميايي و برخي ديگر
حتي عشق را تعهد مي دانند. عشق
واكنش شيميايي : به
عقيده Michael liebowitz
عشق بر پايه اي استوار است كه ماهيت شيميايي
منحصر به فرد دارد. اين پايه مي‌تواند به فنيل
تيلامين ـ كه يك ماده شيميايي و بالا برنده
فشار خون است ـ مربوط باشد كه به مقدار زيادي
در برخي مراكز مغز تهيه مي شود. زنجيره اي از
فعاليتهاي عصبي ـ شيميايي ايجاد مي كند و
براثر آن احساس شبيه آنچه آمفتامين‌ها ( يك
داروي محرك و بالا برنده فشار خون) توليد مي
كنند، به وجود مي آيد. در ميان اين رويدادها،
عشق قويترين عامل فعال كننده مراكز لذت مغز
است. عشق
واكنش فيزيكي : بر
اثر تحريك جنسي، شور، اضطراب، تنهايي، ابهام
و ترس بوجود مي آيد و اگر اين واكنش
فيزيولوژيك نا مشخص عشق به حساب مي آيد فقط
بخاطر اين است كه مردم ، آن را عشق نامگذاري
كرده اند. عشق
، تعهد : Zick
Rubin روان
شناس اجتماعي، در عشق سه عامل تعيين كننده
تشخيص داده است : دلبستگي،
فداكاري، صميميت. در دورنمايي متشابه، روبرت
اشترن برگ ( Robert Stenberg
) نيز براي عشق، يك نظريه سه عنصري پيشنهاد مي
كند، صميميت، هوس، تعهد. اين سه عنصر با
شدتهاي متغير تركيب مي شوند و عشقهاي مختلف را
بوجود مي آورند./ ذبيح اله خنجر خاني/ شماره
8 : 1 آذر 82
در
كنار شما
خداوندا
به من آرامش عطا كن كه بتوانم چيزي را كه نمي‌توانم
تغيير بدهم بپذيرم. شجاعت عطاكن كه چيزي را كه
مي توانم تغيير بدهم و عقل و حكمت عطا كن كه
تفاوت اين دو را بفهمم. ميل
به اصلاح موهبتي است مقدس، كه بروز آن در فرد
يا جامعه، نشانه اراده خروج از جمود و سير به
كمال است. جامعه
هم آوا به عنوان يكي از گروهها، سعي در اصلاح
خود و محيط اطرافش دارد و نيز فعاليت هايي را
براي اصلاح خود آغاز كرده است كه اين اصلاح
طلبي افراد نشريه را بايد بخاطر طرفداري بي
شايان شما و جوشش عمومي كه ريشه در وجدان پاك
تك تك افراد نشريه و خوانندگان آن دارد دانست./لادن
مباركي/ زمام
اختيارم از كفم رفت به
غفلت روزگارم از كفم رفت گرفتارم
به بند غصه وغم چو يار غمگسارم از
كفم رفت سخن
گفتن از داريوش و پروانه فروهر كه عاشقانه
نامشان را در تاريخ ايران زمين جاودانه
ساختند كاري بس مشكل و حتي ناممكن است. اما
برحسب وظيفه قصد داشتيم كه اين شماره «هم‌آوا»
را به اين دو عزيز اختصاص دهيم كه متاسفانه در
آخرين لحظات مطلع شديم كه بنابر يك سري سياست‌ها،
مراسمي كه براي بزرگداشت اين عزيزان در روز
جمعه تدارك ديده شده بود به روز يكشنبه دوم
آذر موكول شده است. لذا
ما نيز كه قصد انعكاس اخبار اين مراسم را
داشتيم برآن شديم كه چگونگي برگزاري اين
مراسم را روز دوشنبه سوم آذر در شماره نهم، «سكوت»
منتشر كنيم تا به هدف اصلي خويش كه همانا
خبررساني سريع و صحيح مي‌باشد نزديك شويم . و
جا دارد كه در اينجا و در تجليل از مقام والاي
اين دو شهيد راه ميهن، به گفتن اين جمله اكتفا
كنم كه «داريوش و پروانه ، همچون شمع و پروانه‌اي
بودند كه در كنار هم عاشقانه سوختند». ضمناً
لازم به يادآوري است كه از اين به بعد هفته‌نامه
«هم‌آوا» و دوهفته‌نامه «سكوت» با كادري
مشترك منتشر خواهند شد و به نوعي مي‌توان گفت
كه با هم برادر خوانده شدند . از اين رو سعي
خواهيم كرد «هم‌آوا» وجهه خبررساني خود را
حفظ كرده و «سكوت» محتوايي تحليلي داشته باشد. اما
هفته گذشته با وجود اينكه خودم به شدت با كاهش
صفحات نشريه مخالف بودم، خبر كاهش احتمالي
صفحات براي بالا بردن تيراژ نشريه بازتاب
جالبي در دانشگاه داشت به طوري كه سبب شد
بسياري از دوستان به دفتر انجمن اسلامي
مراجعه كرده و مخالفت خود با كاهش صفحات را
اعلام نمايند كه در نوع خود قابل توجه بود . البته
برخي از اين عزيزان نيز پيشنهاد دادند در
نشريه اعلام كنيم كساني كه موفق به تهيه نشريه
مي‌شوند، آن را دست به دست كنند تا تعداد
بيشتري موفق به مطالعه نشريه شوند . لذا
جا دارد از اين عزيزان كه هميشه حامي و همراه «هم‌آوا»
بوده‌اند تشكر كنم ، هر چند مطمئنم كه هيچ
قدرداني و تشكري ، پاسخگوي محبت‌هاي شما
نخواهد بود . ضمناً
«هم‌آوا» بنا دارد كه ويژه نامه‌اي را به
مناسبت 16 آذر ، روز دانشجو، منتشر كند . لذا
خوشحال خواهيم شد كه مقالات ، كاريكاتورها و
پيشنهادات خود را تا انتشار اين ويژه‌نامه در
اختيار ما قرار دهيد تا شما هم به نوعي در اين
ويژه نامه سهمي داشته باشيد . چند
شماره‌اي است كه برخي از دوستان پاسخ جدول‌هاي
منتشر شده در «هم آوا» را به آدرس نشريه ارسال
مي‌كنند كه جا دارد از اين عزيزان نيز تشكر
كنم . البته عزيزان برنده مي‌توانند با
مراجعه به دفتر انجمن اسلامي دانشكده كشاورزي
نشريه را به صورت رايگان تهيه فرمايند و اي
كاش مي‌توانستيم با جايزه‌اي بهتر، از لطف
شما به «هم‌آوا» قدرداني كنيم . همچنين
برخي از دوستان اعلام آمادگي كردند كه قصد
همكاري در انتشار ويژه‌نامه دارند لذا «هم‌آوا»
آمادگي دارد با دوستاني كه علاقمند به انتشار
ويژه نامه در موضوعات مختلف باشند
همكاري نمايد. در پايان تا يادم نرفته ،
عيد سعيد فطر را از جانب خود و هيئت تحريريه «هم‌آوا»
به همه شما دوستان همراه تبريك مي‌گويم./سجاد
نيكنام/ شماره
9 : 8 آذر 82
در
كنار شما كاش
وقتي علم را براي دانشجويان وارد مي كردند
مقتضيات آنرا نيز مي آوردند يعني فرهنگ كار و
انگيزه بخشي ولي انگار در فكرهاي ما اين
تكنولوژي ناقص ايجاد شده و نيز بسياري از علوم
كه پاي و اساس ملي دارند ناقص مانده و ادامه
دهنده اين راهها مثل ترن بدون ريل شده و كار و
علم براي ما از حالت استقلالي بيرون رفته و
بصورت روياي ناتمام و دور باقي مانده. كاش مثل
انقلابهاي مختلف يك انقلاب علمي در درونمان
ايجاد مي كرديم تا علم نيز جايگاه خودش را در
بين تمام قشر فرهنگ دوست زنده و احيا كند و
بايد در اين بين مواظب بود كه اين اصلاح گري به
بيراهه ناصري نرود و تنها به تجهيزات نبايد
پرداخت بلكه انگيزه را نيز بايد بيدار كرد./
لادن مباركي/ چراازمن‌گريزانـي‌توهــردم مگرغيرازوفا
باتوچه‌كردم اگرغيراز
وفاچيزي تو ديدي ببخشايم‌كه‌ديگرتوبه‌كردم در
آستانه 16 آذر، روز دانشجو، حرفهاي زيادي براي
گفتن داشتم، ولي اوايل هفته گذشته نامه اي به
دستم رسيد كه به قول نگارنده آن، انتقاداتي از
نشريه شده بود كه لازم ديدم در همين شماره
نامه را بدون كم و كاستي درج كرده و البته پاسخ
خود و همكارانم را نيزدر اين زمينه يادآور شوم:
«آنچه باعث تعجب من شده است، عكس العمل نشان
ندادن دانشجويان خواننده نشريات در قبال
مطالب منتشر شده است. كمتر ديده ام كسي پيدا
شود و به نوشته اي اعتراض كند يا نقدي بر آن
بنويسد و اين اتفاق نيافتاده مگر در كميته
ناظر بر نشريات! يادم هست يكبار « كوير»
مطالبي عليه خانمها نوشته بود و توانست با آن
جمع زيادي را عليه خود بشوراند و شب‌نامه‌اي
مربوط به همين قضيه در دانشگاه منتشر شد، اما
تا به حال
نديده ام در
نشريه اي مطلبي
باشد در
جواب نوشته‌اي يا نقدي باشد بر مقاله اي.
از آنجه كه نقد مايه پيشرفت است، نشريات بايد
از اين شيوه استقبال كنند و اصولاً نشريه اي
كه بدون شنيدن نظر ديگران فقط عقايد و افكار
گردانندگان خود را منتشر كند، جايي براي
پيشرفت نخواهد داشت. در چند شماره از « هم آوا
» ديده ام كه مطالب عجيبي چاپ مي شود، «مرگ بيك
ايمانوردي» و «مرگ ويگن» و «نوار جديد آغاسي»
و «بازگشت گوگوش»! براي من جالب است كه چنين
مطالب «زردي» در يك نشريه دانشجويي منتشر مي
شوند. گذشته از اينكه نشر اين مطالب منع
قانوني دارند يا نه، اصولاً سطح آنها در حد يك
هفته نامه داخل دانشگاهي كه قرار است نماينده
فكر و انديشه قوي باشد، نيست. نكته بعدي وجود
تبليغات فروشگاهي خارج دانشگاه است كه اصولاً
چنين كاري نبايد در نشريات دانشگاهي صورت
بگيرد و جالب ترين نكته در هم آوا جمله‌اي است
كه در صفحه آخر به چشم مي خورد: « هم آوا كاملاً
مستقل از هر نهاد و گروهي مي باشد ... » حال آنكه
گردانندگان اصلي آن از اعضاء ثابت انجمن
اسلامي دانشكده كشاورزي هستند! نهايتاً بايد
طراحي خوب صفحات و مطالب متنوع آن را از نقاط
قوت نشريه دانست.»
هما سعادت بروتا
مي‌تواني‌خود جلو باش بـه‌هنگـام درو
فكر دروباش بكن‌كاري‌كـه‌دنبـالت‌بياينـد
نه‌چشم‌بسته‌همي‌دنباله‌روباش خانم
هما سعادت، از اينكه اهل انتقاد كردن هستيد و
شب نامه منتشر نمي‌كنيد خوشحالم! و بخاطر
لطفي كه به نشريه خودتان «هم‌آوا» داشتيد از
شما تشكر مي‌كنم و اميدوارم كه در شماره‌هاي
آينده نيز انتقادات و راهنمايي هايتان را از «هم‌آوا»
دريغ نكنيد. ولي خانم سعادت اميدوارم قبول
داشته باشيد كه نقدهايتان كمي غير منصفانه
بود و شما بدون هيچ تحقيقي و بدون آنكه از قصد
نگارنده مطلب مطلع باشيد وي را متهم به چاپ
مطالب عجيب مي كنيد. آيا نوشتن در مورد
هنرمنداني چون «ويگن» را شما مطلب «زرد» تلقي
مي كنيد. هيچكس نمي تواند هنر ويگن را كه در
صدايش نهفته بود، كتمان كند. هر چند كه به
احتمال قوي شما اين افراد را اصلاً هنرمند به
شمار نمي آوريد. چون به شما گفته شده كه اينها
در زمان انقلاب، به ايران و ملت ايران خيانت
نموده و ايران را ترك كردند. ولي آيا از خود
پرسيده ايد مگر آنان كه در ايران ماندند و يا
به قول بعضي ها به ميهنشان خيانت نكردند، در
اين 25 سال چه گلي به سرشان زده شد؟ منظورم
امثال استاد «شجريان»ها و «گلپايگاني»هاست
كه حتي نتوانستند در ايران يك كنسرت برگزار
كنند و دست آخر هم كه طبق آخرين شنيده ها، در
حال حاضر خارج از ايران را به داخل آن ترجيح
داده و در اروپا و آمريكا اقدام به اجراي
كنسرت نموده اند و اميدوارم كه لااقل استاد
شجريان را بعنوان يك هنرمند قبول داشته باشيد.
نيتم از گفتن اين حرف ها، توجيه برخي كارهاي
غير اخلاقي «بيك ايمانوردي» و «آغاسي» نيست
بلكه تجليل از هنر آنان در شاد كردن دل مردمي
است كه آموخته اند هميشه سياه بپوشند و سوگوار
باشند و بايد متذكر شوم كه خيانت واقعي را
افرادي چون « گوگوش » بر ملت ايران تحميل
كردند، اين خانم همزمان با اعتصابات دانشجويي
و براساس برخي سياست ها، بعد از سال ها، ايران
را ترك نموده و در خارج از ايران اقدام به
برگزاري كنسرت نمودند و حالا نيز خبر بازگشت
ايشان به ايران و البته بدون هيچ مشكلي به گوش
مي رسد!! خانم سعادت، جهت اطلاع شما در مورد
قانوني بودن انتشار اينگونه مطالب نيز بايد
يادآور شوم كه تمامي اين
مطالب از سايت
ها و نشريات مجوزدار كشوري گزينش شده بودند.
در مـورد تبليغـات نيز بايـد بگـويم كـه اين
آگهـي ها همگـي دانشجويي بوده و بـه كـوشش
همكاران، سعي شده فقط نام مؤسساتي كه تسهيلات
ويژه براي دانشجويان در نظر مي‌گيرند، منتشر
شود و البته كه براي چاپ اين آگهي ها هيچ هزينه
اي از اين مؤسسات دريافت نكرده ايم. در مورد
سخن ديگرتان نيز كه كاملاً غيرمنصفانه است
بايد بگويم كه آيا تاكنون مطلب يا مقاله اي را
در نشريه مشاهده كرده ايد كه سياست هاي انجمن
اسلامي را بطور كامل تأييد كند و يا به تجليل
از آن بپردازد، هرچند كه من به شخصه انجمن
اسلامي را يك نهاد كاملاً مستقل مي‌دانم و
خودم نيز با ارگان رسمي آن يعني نشريه «سكوت»
همكاري دارم ولي هميشه كوشيده‌ام كه «هم‌آوا»
حتي مستقل از انجمن اسلامي منتشر شود تا توان
انتقاد از انجمن اسلامي را نيز داشته باشد. در
پايان بازهم از انتقادهايتان تشكر مي كنم و
اميدوارم كه حرفهاي من را خداي ناكرده به
منزله بي احترامي به نظر خويش تلقي نكنيد، چون
نظر شما نيز در جاي خود قابل احترام است و
بازهم منتظر نظرات شما در مورد نشريه خودتان
هستيم./سجاد نيكنام/ شماره
10 : 15 آذر 82
در
كنار شما در
هفته گذشته گروه انجمن باغباني تريبون آزادي
با حضور اساتيد اين گروه، رئيس دانشگاه، بعضي
از اساتيد ديگر و دانشجويان باغباني ترتيب
داده بود كه بازتاب بسيار مثبت
و خوبي را دارا بوده است در اين بحث و
گفتگو اساتيد به مشكلات دانشجويان و سئوالات
آنها جوابگو شدند و همينطور دانشجويان را نيز
تا حدودي مواخذه كردند ولي به هرحال اين گفتگو
براي همه گروهها جرقه اي بود كه به فكر تشكيل
اينچنين تريبونهايي باشند تا كيفيت تدريس و
همچنين فعاليت درسي خود دانشجويان بهتر گردد
و البته بايد اين نكته را ناديده نگرفت كه
اساتيد گروه باغباني هميشه و در همه حال سعي
در بهبود وضعيت داشته و قول كمك و همكاري با
دانشجويان را مثل گذشته داده اند و در نهايت
ما اعضاي «هم‌آوا» به نيابت از طرف تمام
دانشجويان گروه باغباني از تلاش تك تك آنها
تشكر و قدرداني مي كنيم و بسيار خوشحاليم كه
آنها در تمام مراحل همراه ما مي باشند./ لادن
مباركي/ بوداين‌رسم‌دنياي‌جفاكار
كه گل‌رامي‌نشاند دربرخار يكي‌رامي‌نشاندبرسرتاج
يكي‌رامي‌كندنزدهمه‌خوار سخن
گفتن از جفاي روزگار را شايد بسياري تكراري و
خسته كننده تلقي نمايند اما آيا به راستي مي‌توان
بار شكست‌هاي پي در پي را در زندگي روزمره
خويش متحمل شد ولي دم برنيآورد. آري مردماني
كه هميشه دم از دوستي و وفاداري مي‌زنند به
يكباره چنان تنهايت مي‌گذارند و از نابوديت
لذت مي‌برند كه دشمن را نيزبه گريه وامي‌دارد. اما
بايد شكست‌هاي متوالي را بهانه‌اي قرار داد
براي تلاش‌هاي بيشتر و صادقانه‌تر، و هميشه
بايد در نظر داشت كه روزهاي سخت هست كه باطن
خوب يا بد بسياري را برملا مي‌سازد، لذا بايد
با آغوش باز به استقبال مشكلات رفت تا هر چه
زودتر اطرافيان خويش را بشناسيم. /سجاد نيكنام/ ائتلاف
در ائتلاف قرار
بود انتخابات انجمن اسلامي دانشكده كشاورزي
خيلي زود تر از اينها انجام شود ولي به دليل
استقبال نكردن از اين انتخابات (از نظر
كانديداهاي شركت كننده) هر سري انتخابات به
بهانه اي به تعويق مي‌افتاد، تا اينكه
بالاخره 10 نفر توانستند از الك شوراي مركزي
بگذرند و راي اعتماد بگيرند و لي ... بالاخره
روز انتخابات فرارسيد ولي حساسيت انتخابات
امسال به انتخابات سال قبل نمي رسيد. سال قبل
چهار ائتلاف با هم رقابت شديدي داشتند و اعضاي
هر ائتلاف سعي داشت نتيجه را به نفع خود و
ائتلاف خود خاتمه دهد. ولي
امسال يك ائتلاف بود و يك ائتلاف و تقريباً
مشخص بود كه چه كساني انتخاب مي شوند و برعكس. ولي
در ساعات اوليه شروع كار ، انتخابات از آن
حالت شفا و سالم خود خارج شد و رنگ و بوي خاصي
به خود گرفت قرار بود اعضاي ائتلاف در كنار هم
با اتحاد انجمن اسلامي را به پيش ببرند و
اصولاً نمي بايست دغدغه خاطري نسبت به نتايج
انتخابات داشته باشند، چون اگر قرار باشد
اعضاء متحد در كنار هم انجمن را به جلو هدايت
كنند ديگر لزومي نبود بعضي ها براي گرفتن رأي ( آنهم از نوع تك ) اين همه به آب
و آتش بزنند و گمارده پاي صندوق بگذارند. از
اصل مطلب دور نشويم: از
اوايل ساعات انتخابات ، تنها ائتلاف دانشكده به دو شاخه كاملاً
جدا تقسيم شده و
بعضي ها شروع
كردند به زدن ساز مخالف تا بتوانند نتيجه را
به هر قيمتي كه شده به نفع خود به پايان
برسانند، بدون آنكه به عواقب اين كار فكر
كنند، كه عواقبش در درجه اول متوجه تشكيلات
انجمن اسلامي و بعد خود اعضا مي باشد. لذا
احتمال مي رود انجمن اسلامي امسال، كيفيت و
كميت انجمن سال قبل را نداشته باشد و آينده آن
در هاله اي از ابهام فرورود./يداله رنجبر/ ايران
در اتحاديه عرب سخنگوي
وزارت خارجه در نشست اخير مطبوعاتي خود خبري
مهم را از تريبون رسمي دولت به اطلاع رساند كه
به رغم اهميت بسيار آن متاسفانه ، حساسيت
زيادي را از سوي رسانه هاي همگاني به دنبال
نداشته است. در خواست ايران مبتني بر پيوستن
به اتحاديه عرب تصميمي بسيار خطير است كه
پيامدهاي آن در منطقه از دو بعد تاثيرات كوتاه
مدت و تاثيرات بلند مدت مي تواند مورد تحليل
قرار گيرد. بديهي است پيشينه كهن تاريخي
فرهنگي ده هزار ساله ايراني هويتي مستقل را
براي ايران شكل داده كه به رغم وجود اشتراك
ديني ، مرزي نامريي مابين ايرانيان و اعراب
قرار داده است. تاكيد و كوشش فراوان اعراب
براي اثبات هويت مستقل عربي كه به دنبال ايجاد
كشورهاي متعدد بر مبناي مرزبندي هاي استعمار
انگليس و فرانسه صورت گرفته به تشكيل اتحاديه
عرب انجاميده كه پايه آن بر مبناي پان عربيسم
استوار بوده است و تفكر غالب نيز در اين
انديشه بر نژاد پرستي عربي و نه دين اسلام
تاكيد مي كند. در اين حالت واقعيت آن است كه
واكنش اعراب در قبال پيوستن ايران به اتحاديه
عرب از دو صورت خارج نخواهد بود. راي منفي
اعراب به پيوستن ايران سبب تحقير پيشنهاد
دهندگان خواهد بود. راي مثبت احتمالي هم
الزاماً به چشم پوشي ايران از منافع خود در
منطقه به نفع اعراب منوط خواهد شد. جمهوري
اسلامي از آغاز شكل گيري، اصلي ترين معضل
اعراب يعني مسئله فلسطين را در اولويت اول
سياست خارجي خود قرار داده است و در پي آن ملت
ايران بر سر اين مسئله هزينه هاي بسيار و
تحريم هاي متعدد اقتصادي، سياسي را در طول دو
دهه اخير متحمل شده‌اند و در قبال اعراب در
قالب اتحاديه عرب شامل بيش از 20 كشور عربي و
نيز اتحاديه هاي كوچك تر نظير شوراي همكاري
خليج فارس در طول سال ها نه تنها هيچ واكنش
مثبتي نسبت به اين فداكاري از خود نشان نداده
اند بلكه در جنگ هشت ساله عراق با ايران تمامي
امكانات پشتيباني و مالي و حتي نيروي انساني
خود را بر اساس علائق عربي در اختيار عراق
قرار دادند و از سوي ديگر در روند صلح
خاورميانه هم ايران را مخل صلح با اسرائيل
قلمداد مي كنند و حتي پا را فراتر گذارده عليه
تماميت ارضي و خاك و آب جمهوري اسلامي بيانيه
صادر مي كنند. و حتي به طور هماهنگ و متحد در
اجلاس اخير كنفرانس اسلامي از شناسايي عراق
به عنوان متجاوز به ايران جلوگيري كردند. طرفه
اين كه تغيير و تحولات رو به گسترش درمرزهاي
سياسي جغرافيايي در منطقه خاوميانه كه به
دنبال فروپاشي شوروي علاوه بر مرزهاي شمالي،
شرق وغرب ايران را نيز در نورديده و سبب روي
كار آمدن كشورهاي كوچك در جوار ايران شده است،
خواه ناخواه موقعيتي ويژه و فرصتي تاريخي را
براي جمهوري اسلامي به وجود آورده كه بتواند
با حفظ هويت توام فرهنگي و مذهبي خود به مجد و
عظمت و اقتدار تاريخي گذشته بازگردد و اين راه
اتخاذ سياست هاي ويژه در هر يك از مناطق مجاور
بر تصميم هاي مخاطره آميز با پيامدهاي بي شمار
منفي ارجحيت دارد. اشتراكات فرهنگي ، تاريخي و
زباني با همسايگان شرقي ايران، تعاملات و
سرمايه گذاري فرهنگي مي تواند در گسترش نفوذ
ايران در اين منطقه بسيار كار ساز باشد. با ترك
زبانان آذري تعملات و اشتراكات تاريخي و
مذهبي، با كردهاي عراق و
تركيه فرهنگ و تاريخ و زبان و آداب و رسوم
مشترك و با شيعيان عراق نيز مشتركات مذهبي مي‌تواند
در حفاظت و تامين منافع ايران كار ساز باشد./
ميرمهرداد
ميرسنجري/ كسب
دو مقام اول و يك مقام دوم توسط نشريات آينه و
عدد 13 هفتمين
جشنواره نشريات دانشجويي دانشگاههاي غرب و
شمال غرب كشور در تاريخ 11 الي 13 آذر در دانشگاه
كردستان (سنندج) برگزار شد. در اين جشنواره 440
نشريه از 43 دانشگاه شركت كرده بودند كه بيش از
300 نشريه در بخش مسابقه و داوري شركت نمودند.
كه در پايان 140 نشريه به بخش داوري نهايي راه
پيدا كردند. در اين جشنواره 38 غرفه نشريات خود
را در بخش نمايشگاه به نمايش عمومي در آوردند.
جشنواره داراي بخش‌هاي جنبي از جمله
سخنراني، كارگاه، بازديد از مناطق ديدني
سنندج و همچنين پخش فيلم بود.
در روز افتتاحيه به 80 نفر از
دانشجويان برگزيده جوايزي اهدا شد. چيا فوادي
مدير مسئول نشريه طنز و كاريكاتور «آينه» در
دو بخش داوري نهايي و داوري دانشجويي، دو مقام
اول را در زمينه كاريكاتور كسب نمود كه تنديس
جشنواره، سكه بهار آزادي و همچنين لوح تقدير
در بخش داوري نهايي و ربع سكه بهار آزادي و لوح
تقدير در بخش داوري دانشجويي به وي اهدا شد.
همچنين وي به عنوان بهترين كاريكاتوريست
جشنواره انتخاب شد. نشريه «عدد 13» به مدير
مسئولي ياشار سلامزاده در بخش داوري نهايي
نشريات ادبي ـ هنري مقام دوم را به دست آورد كه
لوح تقدير و سكه بهار آزادي به آقاي علي يوسف‌بيگي
نماينده نشريه اهدا شد. كاروان نشريات
دانشجويي دانشگاه اروميه عصر روز جمعه به
اروميه بازگشت. در
حاشيه: ـ
روز افتتاحيه، كف سالن نمايشگاه را برگ
درختان خشك پر كرده بود كه باعث ايجاد گرد و
خاك زياد و اعتراض بازديدكنندگان گرديد كه
روز بعد از جشنواره تمام محوطه نظافت شد. ـ
شب اول جشنواره، كيفيت غذاباعث اعتراض
دانشجويان
مهمان شد كه در اين ميان دانشجويان دانشگاههاي
اروميه، ايلام و همدان نقش عمده‌اي را ايفا
كردند. بعد از اين اعتراض تا آخر جشنواره
دانشجويان نهار و شام را در بهترين رستوران‌هاي
شهر صرف كردند! ـ
دكتر سيدامير پاكزادمقدم از فعالان جنبش
دانشجويي در مورد «تاثير نشريات دانشجويي در
پيشبرد جنبش دانشجويي» به سخنراني پرداخت. ـ
از داوران جشنواره مي‌توان به آقاي قوچاني،
دكتر پاكزادمقدم، مهندس گرانپايه، دكتر
صالحيان كبير در بخش سياسي و در بخش طراحي
گرافيك و كاريكاتور مي‌توان
به مانا سيستاني
و رضا عابديان اشاره كرد. ـ
ويژه‌نامه جشنواره با عنوان «شبهاي كردستان»
با همكاري نشريه‌هاي هم‌آوا، عددسيزده و
كشاورزان جوان نيز منتشر شد كه با استقبال
بازديدكنندگان روبرو شد. ـ
در روز دوم جشنواره غرفه‌هاي دانشگاههاي
ايلام و زنجان دچار آتش سوزي شد! اين آتش سوزي
توسط عوامل ناشناس صورت گرفت كه با تدبير
حراست دانشگاه كردستان حريق به سرعت مهار شد. ـ
سخنران‌هاي جشنواره ، آقايان دكتر صالحيان
كبير و مهندس گرانپايه(عضو شوراي سردبيري و
تحريريه روزنامه
ياس‌نو) و آقاي
آزرم از شاعران به نام، در مورد نشريات
دانشجويي سخنراني كردند. ـ
روز بعد از اعتراض دانشجويان مهمان به غذا ،
دانشجويان دانشگاه كردستان هم به غذاي سلف
دانشگاه اعتراض نمودند. آنها با چيدن سيني‌هاي
غذا از جلوي سلف تا درب ورودي دانشگاه اعتراض
خود را نشان دادند. ـ
غرفه دانشگاه اروميه پرازدحام‌ترين غرفه
نمايشگاه بود كه علاقه مندان بسياري را جلب
كرده بود. ـ
لازم به ذكر است كه نشرياتي قادر به شركت در
بخش داوري بودند كه حداقل يك سال از تاريخ
انتشار آنها گذشته باشد. |
|
|
|
